سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سلام بر امام مهدی عج
بارالها ! من از هرچه با اراده تو مخالفت دارد و یا از محبّت تو به دور است، به سویت توبه می کنم ؛ از آنچه در دلم می گذرد، نگاه های چشمم وگفته های زبانم . [.امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]

نوشته شده توسط:   ddddd12  

دوشنبه 85 مهر 3  2:43 عصر

سفیانی = 03

  • حدیث شماره : 290 *
    * روایت از منابع سنیها ، ابن حماد از رسول الله صلى الله علیه وآله : سفیانى سپاهى به مدینه فرستاده و دستور مىدهد که هر کسى را که از بنى هاشم مىباشند ، حتى زنان حامله را بکشند و این کار را به این جهت انجام مىدهد که شخصى هاشمى از مشرق بر علیه یاران سفیانى خروج مىکند و سفیانى مىگوید تمام این بلاها و کشتن یاران من بخاطر آن هاشمى و یاران اوست . پس دستور قتل آنها را داده ، تا آنکه دیگر در مدینه کسى از بنى هاشم ، حتى زنان آنها دیده نشده یا کشته شده یا از ترس فرار کرده و به بیابانها و کوهها گریخته و یا به مکه پناهنده شده است . تا مدتى سپاه سفیانى چنین رفتار نموده ، سپس دست نگهمیدارند ، اما پس از آنهم هنوز ترسان و هراسان بوده تا آنکه حضرت مهدى علیه السلام ظاهر شده و تمامى آنها ( بنى هاشم ) به دور آن حضرت در مکه جمع مىگردند .
    290 - المصادر :
    * : ابن حماد : ص 89
  • 1034 - " إذا خرج السفیانی یبعث جیشا إلینا وجیشا إلیکم فإذا کان کذلک فأتونا على ( کل ) صعب وذلول "
    * حدیث شماره : 1034 *
    * اسماعیل بن أبان ، از یونس بن أبی یعفور روایت کرده که مىگوید از امام صادق علیه السلام شنیدم مىفرمود : زمانى که سفیانى خروج کند ، سپاهى بسوى ما ( به مدینه ) وسپاهى به سوى شما ( به عراق ) خواهد فرستاد : اگر این مسأله اتفاق افتاد شما با هر مرکب چموش یا رام وغیر چموش ( بهر وسیله اى که مى توانید ) خود را به ما ( بمدینه ) برسانید .
    1034 - المصادر :
    * : النعمانی : ص 306 ب 18 ح 1
  • * حدیث شماره : 303 *
    * معمر ، از قتاده ، مرفوعا آنرا از رسول الله صلى الله علیه وآله روایت کرده که حضرت فرمود : پس از مرگ خلیفه ( در حجاز ) اختلافى خواهد افتاد ، آنگاه مردى ( مهدى علیه السلام ) از مدینه خارج شده وبه مکه مى رود ، ومردم به سوى آن شخص ( مهدى علیه السلام ) رفته هر چند آن حضرت از بیعت نا خشنود است ، ولى میان رکن ومقام با او بیعت مىنمایند ، سپس سپاهى از شام به سمت حضرت آمده ، اما همین که به زمین بیداء ، مى رسند ، زمین آنها را در کام خود فرو مى برد . آنگاه گروههایى از عراق و متدینین و ابدال و مؤمنین عالى مقام از شام خدمت آنحضرت رسیده و با وى بیعت مى نمایند . و آن زمان حضرت گنجها را بیرون آورده واموال را تقسیم مىکند واسلام را در زمین مستقر مىسازد ، آن حضرت به همین وضعیت هفت یا نه سال حکومت خواهد کرد .
  • حدیث شماره : 1003 *
    * یعقوب بن یزید ، از زیاد قندى ، از گروهى از یارانش از امام صادق علیه السلام روایت کرده که از آن حضرت سئوال شد ، آیا خروج سفیانى از وقایع حتمیه است ؟ حضرت فرمود : آرى وکشته شدن نفس زکیه وقیام حضرت قائم ( علیه السلام ) از وقایع حتمیه بوده وفرو رفتن ( سپاه سفیانى ) در سرزمین بیداء وظاهر شدن دستى از آسمان ، ونداء از آسمان هم از حتمیات است . عرض کردم : منظور از ندا چیست ؟ فرمود : منادى از آسمان باسم حضرت قائم وپدرش ( علیهما السلام ) ندا خواهد داد .
    1003 - المصادر :
    * : النعمانی : ص 257 ب 14 ح 15
  • * حدیث شماره : 851 *
    * ابن لهیعه ، از ابو زرعة ، از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود : زمانیکه پناهنده مکه ( حضرت مهدى علیه السلام ) فرورفتن سپاه ( سفیانى ) را مىشنود با دوازده هزار تن که میان آنها ابدال وبزرگانى هستند ، از مکه خارج شده تا در زمین ، ایلیا ، فرود مىآید . آنگاه کسى که آن سپاه را فرستاده ( یعنى سفیانى ) وقتى مىشنود آن حضرت در ، ایلیا ، فرود آمده مىگوید : بخدا سوگند آن حضرت داراى عبرت و عجائبى است ، من بسوى او سپاه فرستادم ولى در زمین فرو رفتند و این خیلى شگفت آور است ، آنگاه سفیانى خود را به حضرت رسانده و با او بیعت مىکند . اما فامیل ( دائىهاى او ) از قبیله کلب او را سرزنش کرده و مىگویند خدا پیراهنى ( لباس پادشاهى و فرمانروایى ) را که به تن تو کرده بود ، در آوردى و او مىگوید آیا صلاح مىدانید که بیعت خود را پس بگیرم ، مىگویند آرى ، پس نزد حضرت آمده ومىگوید بیعت خود را از من بردار ولى حضرت قبول نکرده و به او مىگوید : آیا دوست دارى که بیعت را پس بگیرى مىگوید : آرى ، سپس حضرت بیعت را از او برداشته و مىفرماید : این کسى است که از اطاعت من بیرون شده ، آنگاه دستور مىدهد در منطقه ، بلاطهء ایلیا ، او را گردن بزنند ، سپس حضرت به قبیله کلب حمله کرده و آنها را غارت مىنماید وکسى که نتواند آنروز براى خود غنیمتى جمع کند ناکام خواهد بود .
    851 - المصادر :
    * : ابن حماد : ص 95 - حدثنا الولید ورشدین ، عن ابن لهیعة قال : حدثنی أبو زرعة ، عن محمد بن علی قال : -
    * : عقد الدرر : ص 84 ب 4 ف 2
  •  

 
نظرات شما ()
 

نوشته شده توسط:   ddddd12  

دوشنبه 85 مهر 3  2:42 عصر

سفیانی = 02

·                                       حدیث شماره : 289 *
* روایت از منابع سنیها ، به نقل از رسول الله صلى الله علیه وآله : مردى از آل ، عنبسة بن ابى سفیان ، یعنى سفیانى ، کوفه را خراب خواهد کرد .

·                                       * حدیث شماره : 635 *
* از علی علیه السلام : بعد از آنکه نماینده ومأمور سفیانى کوفه ( عراق ) را به شدت زیر پا گذاشت وآنجا را کاملا کوبید ، وبهم زد ، سفیانى به او دستور مى دهد که به طرف حجاز حرکت کند و او هم وارد مدینه شده ودر میان قریش با شمشیر عمل کرده واز قریش وانصار چهار صد نفر را کشته وشکم زنان را پاره کرده وبچه ها را مى کشند ونیز دو برادر وخواهر را بنام محمد وفاطمه را کشته وجلو در مسجد مدینه به دار مى کشد .
635 - المصادر :
* : ابن حماد : ص 88

·                                       * حدیث شماره : 1034 *
* اسماعیل بن أبان ، از یونس بن أبی یعفور روایت کرده که مىگوید از امام صادق علیه السلام شنیدم مىفرمود : زمانى که سفیانى خروج کند ، سپاهى بسوى ما ( به مدینه ) وسپاهى به سوى شما ( به عراق ) خواهد فرستاد : اگر این مسأله اتفاق افتاد شما با هر مرکب چموش یا رام وغیر چموش ( بهر وسیله اى که مى توانید ) خود را به ما ( بمدینه ) برسانید .
1034 - المصادر :
* : النعمانی : ص 306 ب 18 ح 17

·                                       * حدیث شماره : 294 *
* ابو اسماء رحبى ، از ثوبان ، و او از رسول الله صلى الله علیه وآله روایت کرده که حضرت فرمود : گنجى در نزد شماست ( این گنج در مکه وشاید در عراق باشد ) که برسر آن جنگى میان سه نفر از فرزندان پادشاهان اتفاق مىافتد که هیچ یک درآن به پیروزى نمىرسند ، سپس از سمت مشرق پرچمهاى سیاهى پدیدار مىشود وبا شما نبردى خواهند کرد که هرگز مانند آن اتفاق نیفتاده است ( راوى مىگوید سپس حضرت چیزى فرمود که آن را بخاطر ندارم ) آنگاه فرمود : هنگامى که آن پرچمها را دیدید به هر وسیله اى که مى توانید هرچند از روى یخ بگذرید ، خود را به آنها رسانده وبا ایشان بیعت نمائید زیرا او خلیفهء خدا ، حضرت مهدى علیه السلام مى باشد .

·                                       295 - " یحسر الفرات عن جبل من ذهب ، فیقتتل الناس علیه ، فیقتل من کل مئة تسعون أو قال : تسعة وتسعون ، کلهم یرى أنه ینجو "
* حدیث شماره : 295 *
* سهیل بن أبو صالح ، از پدرش ، از ابو هریره از رسول الله صلى الله علیه وآله روایت کرده است که حضرت فرمود : رودخانهء فرات کوهى از طلا را ظاهر خواهد ساخت که مردم بر سر آن چنان مىجنگند که از هر صد نفر نود ، یا نود و نه نفر کشته مىشوند همهء کسانى که درگیر جنگ هستند تصور مىکنند که خودشان پیروز خواهند شد .
295 - المصادر :
* : عبد الرزاق : ج 11 ص 382 ح 20804

·                                       * حدیث شماره : 297 *
* ابو زرعه ، از عمار یاسر روایت کرده و آنرا به رسول خدا ( ص ) نسبت نداده است ، در این روایت آمده است : حاکمى به نام عبد الله ، حاکمى دیگر را که نام او هم عبد الله مى باشد تعقیب کرده که لشکر دو طرف در محلى بنام ، قرقیسیا ، ( در مرز سوریه وعراق در کنار فرات ) با هم مواجه شده ونبرد بزرگى در مىگیرد . . . . . و سپاه سفیانى مانند تاریکى شب و سیل از هیچ کجا نمى گذرند جز آنکه آنجا را ویران کرده واهل آنجا را مى کشند ، وداخل کوفه مىشوند و شیعیان آل محمد ( صلى الله علیه وآله ) را کشته ودر پى خراسانىها حرکت مى کنند ، واز آن سو نیز اهل خراسان در طلب حضرت مهدى علیه السلام بر آمده وبراى آنحضرت دعوت کرده واو را یارى مىنمایند .

·                                       * حدیث شماره : 622 *
* از علی علیه السلام : سفیانى بر شام چیره شده ، آنگاه بین آنها جنگى در مى گیرد در محلى بنام ، قرقیسیا ، چنانکه پرندهاى آسمان ودرندگان زمین از گوشت مردارهاى آنها سیر مى گردند . سپس شکافى در پشت سپاه واقع شده پس گروهى از آنها وارد خراسان گشته وسپاه سفیانى بدنبال آنها وارد کوفه شده وشیعیان آل محمد ( صلى الله علیه وآله ) مى کشند . سپس اهل خراسان براى یارى وطلب حضرت مهدى علیه السلام قیام مى نماید .
622 - المصادر :
* : ابن حماد : ص 82

·                                       * حدیث شماره : 1035 *
* محمد بن سنان ، از حذیفة بن منصور از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : خداوند مائده و طعامى ( ودر روایت دیگر سفره اى ) در قرقیسیا ، دارد ( کنایه از معرکهء کشت و کشتار فراوان ) که کسى از آسمان ندا خواهد داد که اى پرندگان آسمان واى درندگان زمین بیائید و از گوشت ستمگران وظالمان خود را سیر کنید .
1035 - المصادر :
* : النعمانی : ص 278 ب 14 ح 63

 


 
نظرات شما ()
 

نوشته شده توسط:   ddddd12  

دوشنبه 85 مهر 3  2:40 عصر

سفیانی= 01

·                               حدیث شماره : 632 *
* از علی علیه السلام : فرزند خورندهء جگرها ( مراد سفیانى استکه از فرزندان هند جگر خوار مى باشد ) از محلى بنام ، یابس ، خروج کرده متوسط القامة بوده وصورتى وحشى وهیکلى بزرگ وچاق داشته که در صورت او اثر آبله دیده مى شود وزمانى که به او نگاه کنى خیال مى کنى یک چشم است . اسم او عثمان ونام پدرش عنبه واز نسل ابو سفیان مى باشد ووارد دمشق شده وبر آن مسلط مى گردد .
632 - المصادر :
* : کمال الدین : ج 2 ص 651 ب 57 ح 9

·                               * حدیث شماره : 720 *
* حذلم بن بشیر روایت کرده و مىگوید : به امام زین العابدین علیه السلام عرض کردم : که خروج حضرت مهدى علیه السلام را برایم تعریف نما ، حضرت فرمود : قبل از قیام آن حضرت شخصى خروج خواهد کرد بنام عوف السلمى در سرزمین جزیره ( حجاز ) و منزلش در ، بکریت ، بوده ودر مسجد دمشق کشته خواهد شد . بعد از آن شعیب بن صالح از سمرقند خروج کرده وبعد از آن سفیانى ملعون از وادى ، یابس ، از فرزندان عتبه بن ابى سفیان ، خروج خواهد کرد . هنگامیکه سفیانى خروج کند حضرت مهدى علیه السلام مخفى مىگردد .
720 - المصادر :
* : غیبة الطوسی : ص 270

·                               * حدیث شماره : 804 *
* ابو ایوب خزاز ، از محمد بن مسلم ، از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود : رنگ چهرهء سفیانى ، قرمز وبور وچشمانش آبى رنگ مى باشد ، او هرگز خدا را نپرستید ، ومکه ومدینه را ندیده است مى گوید : اى خدا خونخواهى وآتش ، خونخواهى وآتش ( شاید منظور اینستکه مى خواهم خون اجداد خود ( یزید ومعاویه وابو سفیان و . . . ) را بگیرم حتى اگر به جهنم وآتش بروم )
804 - المصادر :
* : النعمانی : ص 306 ب 19 ح 18

·                               * حدیث شماره : 632 *
* از علی علیه السلام : فرزند خورندهء جگرها ( مراد سفیانى استکه از فرزندان هند جگر خوار مى باشد ) از محلى بنام ، یابس ، خروج کرده متوسط القامة بوده وصورتى وحشى وهیکلى بزرگ وچاق داشته که در صورت او اثر آبله دیده مى شود وزمانى که به او نگاه کنى خیال مى کنى یک چشم است . اسم او عثمان ونام پدرش عنبه واز نسل ابو سفیان مى باشد ووارد دمشق شده وبر آن مسلط مى گردد .
632 - المصادر :
* : کمال الدین : ج 2 ص 651 ب 57

·                               * حدیث شماره : 633 *
* از علی علیه السلام : سفیانى از فرزندان خالد بن یزید بن ابى سفیان استکه داراى هیکل وجثه اى بزرگ بوده که در صورتش آثار آبله ودر چشمش نقطه اى سفید مى باشد که از ناحیه اى از شهر دمشق که ، یابس ، نامیده مى شود در میان هفت نفر که یکى از آنها نیز پرچم دارد خروج مى نماید ، طرفداران آن اعتقاد به پیروزى آن پرچم دارند ، در جلو ان پرچم ترس ووحشت نمایان بوده وهر کس که بخواهد بطرف آن برود ، با دیدن آن فرارى مى گردد .
633 - المصادر :
* : ابن حماد : ص 75

·                               * حدیث شماره : 344 *
* ابو سلمه ، از ابو هریره روایت کرده که حضرت فرمود : مردى از دمشق خروج مى نماید بنام سفیانى که تمامى قبیلهء کلب از او پیروى مى نمایند ، او کشتار مى کند تا آنجا که شکم زنان را مى درد وبچه ها را به قتل مى رساند . آنگاه یمنیها ( قبائل قیس ) جمع مىشوند تا با سفیانى بجنگند ، اما سفیانى آنها را کشته بطورى که هیچ کس پناهى نمى یابد . سپس مردى از اهل بیت من در حره ، ( منطقه اى در مدینه ) خروج مىنماید و خبر او که به سفیانى مىرسد . سپاهى به سوى او مىفرستد ، اما آنها شکست خورده ، وخود سفیانى با همراهانش بسوى او حرکت مى کند ، ولى هنگامیکه به بیداء ، مىرسند زمین آنها را در کام خود فرو مىبرد ، وهیچکس از آنان باقى نمىماند جز کسى که خبر فرورفتن آنها را مى آورد .

·                               ----- وسفیانى بس است براى شما که از دشمنانتان انتقام گرفته و او از نشانه هاى شما ( از علامات ظهور حضرت مهدى علیه السلام ) مىباشد ، و پس از خروج آن فاسق ( سفیانى ) چنانچه شما یک یا دو ماه درنگ کرده و منتظر بمانید تا آنکه بسیارى از دشمنان شما را بکشد ، عیبى نخواهد داشت . یکى از اصحاب ( به امام علیه السلام ) عرض کرد : در آن هنگام با عیال خود چه کنیم ؟
فرمود : مردانتان از او ( سفیانى ) پنهان شوند ، زیرا خشم و غضب و حرص او بر علیه شیعیان ماست ، واما زنها ، خطرى متوجه آنان نخواهد بود ، انشاء الله تعالى ، عرض شد : مردان به کجا رفته و به کجا فرار کنند ؟ فرمود : هر که بخواهد مىتواند به مدینه یا به مکه یا به بعضى از شهرها فرار کند سپس فرمود : او با مدینه چه خواهد کرد ، همانا سپاه آن فاسق به سوى آن خواهد آمد ، به مکه روید ، آنجا محل اجتماع شما خواهد بود ، و فتنه سفیانى بقدر باردارى زن ، نه ماه ، بیشتر نمىباشد و از این مقدار تجاوز نخواهد کرد .
800 - المصادر :
* : النعمانی : ص 300 - 301 ب 18 ح 3

·                               805 - " کم تعدون بقاء السفیانی فیکم ؟ قال قلت : حمل امرأة تسعة أشهر ( قال ) : ما أعلمکم یا أهل الکوفة "
* حدیث شماره : 805 *
* عبدالجبار بن عباس همدانى ، از عمار دهنى از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود : مى دانید چقدر سفیانى در میان شما باقى مى ماند ؟ عرضکردم ، بمقدار باردارى زن ، نه ماه ، فرمود : خوب فهمیده اید اى اهل کوفه .
805 - المصادر :
* : غیبة الطوسی : ص 278

·                               1023 - " السفیانی من المحتوم ، وخروجه فی رجب ، ومن أول خروجه إلى آخره خمسة عشر شهرا ، ستة أشهر یقاتل فیها ، فإذا ملک الکور الخمس ملک تسعة أشهر ، ولم یزد علیها یوما "
* حدیث شماره : 1023 *
* ثعلبة بن میمون أبو اسحاق ، از عیسى بن أعین ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : خروج سفیانى از رخدادهاى قطعى خواهد بود ودر ماه رجب اتفاق مىافتاد که از ابتداى خروج تا پایان آن پانزده ماه به طول انجامید ، شش ماه از آنرا در جنگ بوده وپس از آنکه شهرهاى پنجگانه ( دمشق - حمص - فلسطین - اردن - قنسرین ) را تصرف کرد ، نه ماه حکومت مىنماید وحتى یکروز هم بیشتر نخواهد شد .
* *
* : منتخب الأثر : ص 457 ف 6 ب 6 ح 15 - عن کمال الدین بتفاوت یسیر .
1023 - المصادر :
* : النعمانی : ص 299 - 300 ب 18 ح 1

·                               * حدیث شماره : 1794 *
* أبو اسحاق همدانى ، از حارث همدانى ، از حضرت علی علیه السلام روایت کرده است که فرمود : مهدى در وقت راه رفتن متمایل به جلو است و گیسوان مجعد دارد ، در گونه اش خالى است ، مبدأ قیامش از سوى مشرق است ، در این زمان سفیانى خروج کند وحکومتش به اندازه حمل یک زن یعنى نه ماه طول مى کشد ، او در شام خروج مىکند واهل شام به او مىپیوندند مگر چند طائفه از قیام کنندگان بر حق که خداوند آنها را از پیروى از سفیانى حفظ مى کند . و با لشکرى انبوه وارد مدینه مىشود ، زمانى که به بیابانهاى مدینه رسید ( بیداء ) خداوند او را به زمین فرو مى برد ، وآن قول خداوند عزوجل است که در قرآن فرموده است : ( ولو ترى إذ فزعوا فلا فوت وأخذوا من مکان قریب ) ( اگر ببینى هنگامى که فریادشان بلند مىشود گریزى نیست واز جایگاهى نزدیک گرفتار مىشوند .

 


 
نظرات شما ()
 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ